سبد خرید
0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

حساب کاربری

یا

حداقل 8 کاراکتر

تله ترک شدن یا رهاشدگی!

زمان مطالعه3 دقیقه

تاریخ انتشار : ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲تعداد بازدید : 97نویسنده : دسته بندی : روانشناسی, وبلاگ
پرینت مقالـه

می پسنـدم0

اشتراک گذاری

اندازه متن12

فرد باوری عمیق دارد که افراد مورد علاقه‌اش را از دست خواهد داد و برای همیشه از نظر احساسی به انزوا می‌رود؛ چه این افراد از دنیا بروند، چه فرد را از خود دور کنند و یا او را ترک کنند، در هر صورت او احساس می‌کند که ترک خواهد شد. فرد منتظر است که او را تنها بگذارند و این انتظار همیشه با او همراه است، فرد باور دارد، شخصی را که از دست می‌دهد هرگز به دست نخواهد آورد و عمیقاً احساس می‌کند که سرنوشت او «تنها زندگی کردن» است.

باور اینکه دیگران در کنارش می‌مانند برای شخص مشکل است، نمی‌تواند بپذیرد که حتی زمانی که افراد حضور ندارند نیز می‌توانند با او باشند و نبودن آنها به معنای ترک فرد نیست. بسیاری از افراد از جدایی‌های کوتاه مدت از معشوق‌شان ناراحتی ندارند زیرا می‌دانند که می‌توانند به راحتی از این دوری‌ها گذر کنند اما در مورد تله‌های زندگی این‌گونه نیست و چنین تضمینی وجود ندارد.

تله رهاشدگی، تله‌ای «پیش زبانی» است به این معنا که در اولین سال‌های زندگی و پیش از آنکه کودک زبان را یاد بگیرد، آغاز می‌شود. در بیشتر مواقع تله رها شدن زود آغاز شده و به همین علت حتی در بزرگسالی ممکن است تصویری از اتفاقات رخ داده کودکی، وجود نداشته باشد و فرد تنها جملاتی از این دست را خواهد گفت:

  • من کاملاً تنها هستم…
  • هیچ‌کس کنار من نیست…

این شروع زود هنگام، فشار احساسی شدیدی را نیز به دنبال دارد. شخصی که به شدت دچار این تله باشد، نسبت به کوچک‌ترین دوری‌ها و جدایی‌ها مانند کودکی کوچک واکنش نشان داده همان‌طور که در دوران کودکی ترک شده است.

وقتی تله رهاشدگی فعال می‌شود وقایع را طوری رقم می‌زند که جدایی به عنوان نتیجه نهایی نمایشنامه رقم بخورد. این تجربه در ذات خود هیجان برانگیز و طاقت‌فرسا است اما ابعاد آن با احساس‌هایی نظیر ترس، سوگواری و خشم پیچیده‌تر می‌شود. این چرخه مملو از احساسات متناقض و تحمل ناپذیر است. وقتی تجربه رهاشدگی پیش می‌آید احساس ترس فرد را فراگرفته، درست مانند کودکی که در مرکز خرید، مادرش را گم کرده دچار ترس، وحشت، سردرگمی و نگرانی می‌شود اضطراب او هر لحظه بیشتر شده و ممکن است این احساس ساعت‌ها و حتی روزها گریبان‌گیر فرد باشد.

سرانجام این حس کاهش یافته و باید طعم تلخ شکست در رابطه را بپذیرد و برای تنهایی خود دچار سوگ و غم شدید خواهد شد و چنان زانوی غم بغل می‌گیرد که انگار هیچ وقت طرف مقابل را نخواهد دید. این سوگ می تواند موجب پدید آمدن افسردگی شود و اگر فردی که او را ترک کرده به هر دلیلی بازگردد از او به دو دلیل عصبانی خواهد شد:

1- چرا او را تنها گذاشته؟

2- چرا اینقدر به فرد مقابل نیازمند است؟

ارسال دیدگاه
مقایسه محصولات

0 محصول

مقایسه محصول
مقایسه محصول
مقایسه محصول
مقایسه محصول