افرادی که دچار تله زندگی طرد اجتماعی هستند مهمترین احساس اولیهشان تنهایی است. آنها حس میکنند از دنیا کنار گذاشته شدهاند زیرا فکر میکنند یا از دیگران خیلی متفاوت هستند و یا اصلاً جذاب و دلنشین نیستند. این دو نوع طرد اجتماعی اغلب باهم ترکیب میشوند و ممکن است فرد هر دو را تجربه کند.
تله طرد اجتماعی به ویژگیهای ظاهری مربوط است. اما تله نقص/شرم به خصوصیات درونی فرد باز میگردد. به عبارت دیگر برخی از افراد از قیافه و ظاهرشان رضایت ندارند که تله طرد اجتماعیست و برخی دیگر از ویژگیهای درونیشان که این تله، نقص/شرم است.
هر چند همپوشی این دو تله بسیار زیاد است اما تله زندگی نقص/شرم باعث میشود فرد هیچگونه رابطهای برقرار نکند و حسابی درگیر تنهایی درونی باشد. اگر این دو تله با هم باشند اوضاع سختتر و پیچیدهتر میشود.
فرد مدام خود را با دیگران مقایسه میکند. در هر رابطهای به این نکته توجه میکند که من با دیگران در بعضی جنبهها متفاوت هستم. به همین دلیل نمیتواند هوش و حواس خود را به رابطه بدهد. همیشه خود را با افرادی که در روابط مهارت زیادی دارند، مقایسه میکند. او خیلی دوست دارد که با افراد بگو بخند کند اما برای این کار با مشکلی اساسی به نام کمرویی مواجه است. که این امر دست و پای او را در روابط میبندد.
این اضطراب عملکرد، بخش مهم و جدایی ناپذیر تجارب شخص را تشکیل میدهد. فرد از اینکه مورد قضاوت و ارزیابی منفی دیگران قرار گیرد واهمه دارد. درباره نظر دیگران نسبت به خود احساس نگرانی میکند. بسته به نوع حساسیت فرد (ظاهر، شغل، جایگاه اجتماعی، هوش و غیره) میترسد که دستش رو شده و به عنوان فردی نالایق شناخته شود.
حال فردی که مهارتهای اجتماعی خوبی دارد اما حس میکند که با دیگران متفاوت است. احساس میکند کسی او را تحویل نگرفته و آدم حسابش نمیکنند. فرد بیشتر گوشهنشین و درونگرا میشود به جای مضطرب و نگران شدن. حال و هوای فردیِ او برای دیگران قابل درک نیست.
تجربه زندگی فرد مثل این است که در بین غریبهها زندگی میکند و هیچ تعلق خاطری به جمع ندارد. برای بسیاری از افراد این حس متفاوت بودن، دردناک است. اغلب ما دوست داریم که با جمع وفق پیدا کرده و احساس تعلق خاطر کنیم. زمانی که دستمان از این احساس کوتاه باشد احساس تنهایی، درد و آزردگی خاطر به سراغمان میآید.
طرد اجتماعی میتواند به شیوههای متفاوتی خود را نشان دهد. ممکن است فرد: مردم آزار یا قلدر باشد یا تنها و منزوی. ممکن است همیشه در حاشیه بوده و عضو هیچ گروه و جمعی نباشد. گاهی ممکن است طرد اجتماعی چنان ظریف بوده که به راحتی قابل تشخیص نباشد.
برای مثال احتمال دارد شما فردی به ظاهر اجتماعی و اهل معاشرت باشید اما از درون احساس تنهایی کنید در این صورت ظاهر شما گول زننده است در حالی که شما در تله طرد اجتماعی گیر افتادهاید. تله طرد اجتماعی فرد را مستعد ابتلا به اختلالات روانتنی میکند. احساس تنهایی اغلب رابطه نزدیکی با مشکلات قلبی، تنفسی، خواب، سردرد و افسردگی دارد.
دلایل زیادی باعث میشوند که فرد از دوران کودکی احساس متفاوت بودن کند و یا اینکه کسی از او خوشش نمیآید. یکی از این دلایل این است که خانوادهاش با خانوادههای دیگر خیلی فرق دارد. این تفاوت میتواند از لحاظ مذهبی، قومی، جایگاه اجتماعی، سطح سواد و ثروت، زبان یا رسومات خانوادگی و دلایل بسیار دیگری باشد.
گاهی اوقات عوامل مربوط به بوجود آمدن طرد اجتماعی، درون فرد است. به عنوان مثال کودک باهوشی بوده و با کتابها سرگرم میشده است و یا به جای بازی به دنبال یادگیری موسیقی بوده و یا اینکه نسبت به دیگر هم سن و سالها احساس حقارت کرده و مورد تمسخر بوده است. که در هر صورت این عوامل باعث شکلگیری تله طرد اجتماعی شده است.
تقریباً هیچکس از تله طرد اجتماعی در امان نیست. بخشی از ذهن ما زمانی که مورد قبول و پذیرش قرار نگیرد، احساس ناامنی میکند. تقریباً همه ما تجربه طرد شدن را داریم. اما اگر این تجارب، فراوان و با شدت در دوره کودکی تکرار شوند بیشتر در این دام گرفتار خواهیم شد.
تله طرد اجتماعی در بسیاری از افراد در دوره نوجوانی شکل میگیرد. زیرا پذیرفته شدن در گروه همسالان ساده نیست. بعضی افراد هم که چنان در این چاه میافتند که تا آخر عمر نمیتوانند آن را از مسیر زندگی خود بردارند و ریشه آن در دوران کودکیشان است. این افراد تا جایی که به خاطر دارند در بین همسالان خود جایی نداشته و همیشه طرد میشدند.
این تله ممکن است باعث شود شخص خود را عجیب، بیعاطفه، سرد یا گوشهگیر نشان دهید. راهبرد فرد برای مقابله با آن همیشه فرار است. به همین دلیل با نرفتن به موقعیتهای اجتماعی باعث میشود هیچ چیز برای فرد تغییر نکند. مهارتهای او تقویت نشده و یا اصلاً برخی از مهارتها را یاد نگیرد. فرد باور دارد که دیگران عیبجو هستند و خودش پر از عیب و ایراد، پس از موقعیتهای اجتماعی فرار کرده تا مورد طرد قرار نگیرد.
تغییر زندگی مستلزم رویارویی و تسلطیابی است. افرادی که دچار تله طرد اجتماعی بوده و توانستهاند زندگی خود را تغییر دهند، این مسیر را طی کردهاند: حرکت از موضع فرار به سمت موضع رویارویی و تسلطیابی. در ادامه به مراحل غلبه بر تله طرد اجتماعی اشاره میشود.
۱- ریشه تحولی تله طرد اجتماعی را در دوران کودکی درک کنید. احساس حقارت و انزوای کودک درون را درک کنید.
۲- موقعیتهایی را که در زندگی روزمره دچار احساس آشفتگی و اضطراب میشوید را بنویسید.
۳- نوشتن موقعیتهایی که از آنها اجتناب میکنید.
۴- زمانی که در موقعیتی دچار احساس تنهایی و تفاوت میشوید به جای جبران افراطی یا حمله متقابل، آنها را یادداشت کنید.
۵- بعد از نوشتن مراحل یک تا چهار، ویژگیهایی را که باعث انزوا، احساس حقارت و آسیبپذیری نسبت به دیگران میشوند را بنویسید.
۶- اگر مشکلات و کمبودها واقعی هستند برای غلبه بر آنها و یا کاهش اثراتشان، راهکار پیدا کنید. با انجام آنها بر این مشکلات غلبه خواهید کرد.
۷- در اهمیت عیوب و نقصهایی که قادر به تغییرشان نبودید، تجدید نظر کنید. یعنی دیدگاهتان را نسبت به آنها تغییر دهید.
۸- برای هر کدام از معایب، یک کارت آموزشی تهیه کنید.
۹- برای موقعیتهای اجتماعی و کاری که اجتناب میکنید، سلسله مراتب تهیه کنید. با اجرای آن به آهستگی به این موقعیتها وارد شوید.
۱۰- زمان حضور در جمع، آغاز کننده صحبت شما باشید.
۱۱- در گروهها شخصیت اصلی خودتان باشید و نقش بازی نکنید.
۱۲- دست از تلاش برای جبران افراطی حوزههای ناخوشایند و نامحبوب بردارید.
اگرچه حمله به تله زندگی هزینههای سنگینی را متحمل خواهد کرد اما با این حال، رفتارهای فرد واضحتر شده و نیاز به لاف زدن ندارد. کسانی که واقعاً موفق هستند نیازی به فخرفروشی ندارند. البته با خودافشایی عیبها و ایرادها، خودتان را خوار و خفیف نکنید بلکه منظور این است که دست از برتریطلبی بیمارگونه بردارید.
بیرون آمدن از لاک تله طرد اجتماعی نیازمند سفری پر مشقت از تنهایی به سمت روابط سالم و انسانی است. به این سفر نگاه مثبت داشته باشید که مزایای زیادی به دنبال دارد. پاداش نهایی این سفر، رضایت از زندگی اجتماعی و لذت از با جمع بودن است. که در حال حاضر از این موهبت بینصیب هستید.