ده دلیل برای شکست خوردن

به هدفی در زندگی‌تان فکر کنید که می‌خواستید به آن برسید اما نتوانستید. چه به دلیل اینکه پیگیرش نبودید و چه به این دلیل که جسارت دنبال کردنش را نداشتید. یا برای دستیابی به آن تلاشی نکردید و شکست بدی خوردید. آن شکست بزرگ را به یاد بیاورید و شاید الآن در دل این شکست باشید.

اغلب افراد سؤال می‌پرسند که: بزرگترین عامل شکست چیست؟ بعضی‌ها در روابط مشکل دارند، بعضی مشکل مالی و برخی هم اضطراب…، اما بزرگترین مشکل در افراد مربوط به پول، روابط، اعتماد به نفس و این چیزها نبوده است. بلکه مقابله با ترس طردشدگی، عادات پولی خطرناک یا عقاید آسیب‌دیده‌ درباره اینکه دیگران چه فکری درباره‌تان می‌کنند، اصلاً راحت نیست.

به احتمال زیاد رفتار و افکاری که یک جنبه از زندگی شما را تخریب می‌کند به جوانب دیگر زندگی نیز سرایت خواهد کرد. غالباً برای شکست، اصولی وجود ندارد. مثلاً کم‌حرفی که شما را از درخواست بیرون رفتن با کسی منع می‌کند احتمالاً در ناتوانی پذیرش شغلی جدید، نقل مکان به شهری دیگر، کنترل ترس از همکاری‌های قدرت‌طلب و مهار کردن رفتارهای تهاجمی با اعضای خانواده نیز نقش دارد.

• در ادامه ۱۰ بهانه رایج برای بی‌میلی را بیان می‌کنیم، از بخش سطحی شروع می‌کنیم تا به قسمتهای عمیق برسیم.

۱- شکست می‌خورید چون می‌ترسید انگشت‌نما بشوید:

اِمرسون می‌گوید:《در همه جا، جامعه بر علیه اعتماد به نفس اعضای خود توطئه می‌کند》 مردم وقتی می‌بینند دیگر افراد تغییر می‌کنند یا کاری انجام می‌دهند که باعث حس ناخوشایند در آنان می‌شود احساس نارضایتی می‌کنند. هدایت کردن خودمان به سمت تعالی، خشنودی اطرافیان را تهدید می‌کند. زیرا رؤیاهای نابود شده و استعدادهای شکوفا نشده‌شان را به رخ‌شان می‌کشد. در بسیاری از موارد، باعث بازخواست از خودشان می‌شود که مقابله با آن برای اکثر افراد کار سختی است.

پس آشنایان خیلی نزدیکتان گاهی بی‌رحمانه‌ترین رفتارها را با شما خواهند داشت. اگر حد و مرز ضعیفی دارید یا بر ایده‌ها و امیال خود مصمم نیستید پس به احتمال زیاد پیشرفت چشم‌گیری نخواهید داشت.

۲- به اندازه کافی پشتکار ندارید:

اکثر ما خیلی زود از چیزی که خیلی برایش شور و اشتیاق داریم، ناامید می‌شویم. هر فرد موفقی، داستانی از تلاش و پشتکار برای تعریف کردن دارد. به قول معروف: نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود.

۳– شکست می‌خورید چون متواضع نیستید:

اکثر افراد وقتی به اندک موفقیتی می‌رسند خود را استاد می‌بینند؛ تواضع یعنی آگاهی به ندانستن.

۴- در شبکه‌سازی و ایجاد روابط محکم موفق نیستید:

گفته می‌شود ۶۶٪ از افرادی که استخدام می‌شوند، آشنا داشته‌اند. حتی در شرایط غیر کاری هم انزوا می‌تواند شما را نابود کند فقط به جای ورشکستگی و بی‌پولی، افسردگی می‌گیرید. غنی‌سازی روابط اجتماعی و عاشقانه وابسته به توانایی دیدار با مردم و ایجاد روابط معنادار با آنهاست. تحقیقات نشان داده زندگی بدون ارتباط اجتماعی منجر به سیگار کشیدن می‌شود.

۵- شکست می‌خورید چون به جای پذیرش راهنمایی و توصیه دیگران با آنها مخالفت می‌کنید:

《تلاش برای حق به جانب بودن به جای خوب بودن》 بلیط قطار سریع السیر تضمینی است به سمت در جا زدن. اگر به جای فکر کردن به بهبود خود در برابر توصیه افرادی که قصد کمک به شما را دارند جبهه می‌گیرید! پس عملاً بازنده شده‌اید.

برای موفقیت در هر کاری، حلقه بازخوردی هست که باید رعایت شود: چیزی را امتحان کنید>> بازخورد و نتایج را دریافت کنید>> از این نتایج، تجربه بگیرید>> چیز جدیدی را امتحان کنید. افرادی که با سماجت بر عقاید خود اصرار می‌کنند این حلقه را پاره کرده و  هرگز تغییر نمی‌کنند.

۶- شکست می‌خورید چون خیلی حواس‌پرت هستید:

صدای زنگ پیامک، پست جدید اینستاگرام، جواب دایرکت، پیامهای تلگرام، استوری گذاشتن، تصاویر و اخبار جالب و ارسال برای دیگران، چرخه‌ای که مدام اتفاق می‌افتد. 《اختلال اشباع توجه》 تنها محدود به تعاملات رسانه‌های اجتماعی نیست. تفریحی دروغین که به جای تأثیر بر زندگی و افزایش اطلاعات فقط برای جذب کلیک‌های بیشتر طراحی شده‌اند.

۷- شکست می‌خورید چون مسئولیت اتفاقات زندگی‌تان را نمی‌پذیرید:

برای حل مشکلات زندگی‌تان باید بر آنها مسلط باشید و در صورتی می‌توانید زندگی را کنترل کنید که مسئولیتش را بپذیرید. پس اگر خود را مسئول اتفاقاتی که برایتان رخ می‌دهد ندانید، شکست می‌خورید. می‌دانم که موقعیت‌های متعددی در زندگی هست که کاملاً غیرمنصفانه و مهارناپذیر به نظر می‌رسند و وسوسه کننده است تقصیر را به گردن عوامل بیرونی بیندازید. مثلاً غیرممکن بود، تقصیر شما نبود و یا هیچ کاری از دستتان برنمی‌آمد.

۸- شکست می‌خورید چون باور ندارید که امکانش وجود دارد:

اینجا هیچ قدرت ماورا الطبیعه‌ای نیست. عقاید ناخودآگاهِ مربوط به احتمالات باعث شکل‌گیری سطح تلاش و توقع شما از موفقیت می‌شود. افرادی که کارهایی را که قادر به انجامشان هستند را دست بالا می‌گیرند، احتمالاً دست از تنبلی می‌کشند و تلاش می‌کنند. همچنین زمانی که سعی می‌کنید و از شکست‌ها درس می‌گیرید در نهایت خود را به موفقیت می‌رسانید. پس کمی توهم شکوه و جلال تأثیر زیادی خواهد داشت.

۹- شکست می‌خورید چون از اهمیت دادن می‌ترسید:

بی‌اعتنایی شدید مکانیزم دفاعی گمراه کننده است. محرک و انگیزه لازم برای غلبه به آن را ضعیف می‌کند. بسیاری از افراد ناخودآگاه می‌ترسند روی چیزی حساب کنند. چرا که ممکن است منجر به شکست شده و این امر به طور بالقوه باعث افکار زیادی شده که ذهن آنها آمادگی رویارویی با آنها را ندارد. مانند خود ارزشمندی، شایستگی، استحقاق عشق داشتن و غیره.

۱۰- شکست می‌خورید چون باور ندارید که مستحق چیزی هستید که می‌خواهید:

بسیاری از ما آن دسته از عقاید و احساساتمان را که مطابق میل‌مان نیستند در اعماق وجود خود دفن کرده‌ایم. شاید در کودکی مورد تمسخر بوده‌ایم، والدین و معلم‌ها گفته‌اند که به درد نخور هستیم یا تنبیه شده‌ایم. به هر حال اتفاقی افتاده و نتیجه این شده که احساس ناخوشایندی نسبت به موفقیت در وجودمان شکل گیرد.

این معمایی دیگر درباره عزت نفس است 《همیشه راهی پیدا می‌کنید تا از شر چیزی که حس می‌کنید لایقش نیستید، خلاص شوید.》 شأن و منزلت و مسئولیت‌های همراه با موفقیت باعث می‌شود یکی احساس پادشاهی کند و دیگری یک کلاهبردار است. هرچه باشد، لجن شک و تردید می‌جوشد و بالا می‌آید و همیشه راهی پیدا می‌کند تا وضع را برای‌تان خراب کند یا خودتان وضعیت را خراب کنید، این تلخ‌ترین حقیقت است. در این معادله فقط شما هستید، هرچه انکار کنید این ترس پا بر جاست و مانند مانعی نامرئی در مسیر موفقیت شما خواهد بود.