همه ما حداقل تا اندازهای با ضمیر ناخودآگاه آشنا هستیم، با اینکه نمیتوانیم تعریف دقیقی از آن ارائه دهیم. تأثیر و قدرت ضمیر ناهوشیار چنان بارز و روشن است که ویلیام جیمز، پدر روانشناسی آمریکا بعد از کشف، آن را به عنوان مهمترین یافته صد سال اخیر نامید.
ذهن انسان را به یک کوه یخ تشبیه کردهاند. با اینکه ما بیشتر از قسمت آگاه یا بخش بیرونی ذهن میدانیم اما بیشترین تأثیر از آنِ ضمیر ناهوشیار یا بخش درونی آن است. «تمام اندیشههای هوشیار ما به ساخته شدن ضمیر ناخودآگاه ما کمک میکنند». اعمال جسمی، نگرشها و تمام مهارتهای آموخته شده به ذهن ناهوشیار ما منتقل میشوند.
بعنوان مثال: اگر از تایپیستی که در هر دقیقه ۸۰ کلمه را تایپ میکند، بخواهید جای کلید حروف را روی صفحه کلید بگوید، حسابی او را به زحمت میاندازید. او که با چشم بسته و ضمیر ناخودآگاه، در هر ثانیه ۵ حرف را تایپ میکند! اکنون با ضمیر آگاه خود حتی نمیتواند جای کلیدها را بگوید. مگر اینکه دستها را روی میز با حالت صفحه کلید قرار دهد و جای هر کلید را بیان کند. شگفتآور است!!!
کلود بریستول در کتاب جادوی باور مینویسد: «همانگونه که ذهن هوشیار سرچشمه تفکر است، ذهن ناهوشیار هم سرچشمه قدرت است.» ذهن ناهوشیار، مجموع تمام افکار هوشیارانه ما تا این لحظه است. همچنین تمام اندیشههای دیگری که با تکرار مداوم در ذهن ناخودآگاه به ودیعه گذاشتهایم و حالا نتایج آن را در زندگی خود مشاهده میکنیم.
برنامههای ضمیر ناخودآگاه، مسئول تمام موفقیتها و شکستهای ماست. علاوه بر این، صرفنظر از اینکه باورهای ناهوشیار چقدر درست هستند یا اشتباه!؟ برای ما در حکم واقعیت هستند. نتایجی که به دست میآوریم همواره با برنامههای درونی ما سازگار هستند. بعنوان مثال اگر شما مدام به موفقیت فکر میکنید! ناگزیر توقع ناخودآگاه موفقیت را ایجاد کردهاید، بنابراین موفقیت را به نمایش خواهید گذاشت.
این موضوع درباره بیماری، ثروت و تمام امور مثبت و منفی دیگر نیز صدق میکند. ضمیر ناهوشیار، توانائی معجزهآسایی برای حل مسئله دارد. احتمالاً این تجربه را داشتهاید که ساعتها به راهحل یک مسئله فکر کردهاید و راه به جایی نبردهاید. مسئله را رها کرده و میخوابید اما به محض بیدار شدن میبینید که راهحل را یافتهاید، این کار ضمیر ناخودآگاه است که راهحل را یافته و به ضمیر خودآگاه منتقل کرده است.
- در پایان:
ابتدا باید بپذیریم که ما هر روز از طریق افکار خود، ضمیر ناهوشیارمان را برنامهریزی میکنیم؛ پس مراقب افکار خود باشیم!
از ذهن خود همانگونه استفاده کنید که بزرگترین مخترعان، ورزشکاران، هنرمندان و تمام افراد موفق و شاد از آن استفاده میکنند. اهدافتان را به گونهای در ضمیر ناهوشیار خود نهادینه کنید که گویی هم اکنون به آنها دست یافتهاید. تا ذهن ناخودآگاه شما ترتیب دستیابی به آنها را بدهد.
برای رسیدن به اهداف آرمانی خود مرتب آنها را در ذهن تصور کنید. از داشتن آنها لذت ببرید تا ضمیر ناخودآگاه شما در جهت خواستههایتان عمل کند. این اصل، باثبات و قطعی است. بعضی از افراد تمام زندگی خود را در تلاش برای یافتن توضیح عملکرد و توجیه منطقی برای این اصول، هدر میدهند. در حالی که بعضی از افراد دیگر از این قوانین برای رسیدن به خوشبختی، ثروت و سلامتی استفاده میکنند. حال، وقتی افراد از عمل به این اصول نتیجه میگیرند، شما نیز از آنها استفاده کنید و موفق شوید.