سبد خرید
0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

حساب کاربری

یا

حداقل 8 کاراکتر

عاشقی

زمان مطالعه3 دقیقه

تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱۴۰۲تعداد بازدید : 103نویسنده : دسته بندی : علمی, وبلاگ
پرینت مقالـه

می پسنـدم0

اشتراک گذاری

اندازه متن12

اساسی‌ترین نیاز عاطفی انسان عاشق شدن نیست بلکه در حقیقت مورد مهر و محبت قرار گرفتن است، من نیاز دارم کسی مرا دوست داشته باشد که مرا انتخاب کرده و در وجود من چیزی شایسته دوست داشتن پیدا کرده است و این یعنی شناختن عشقی که از عقل و انتخاب برمی‌خیزد نه از غریزه. این نوع عشق به کوشش و انضباط نیاز دارد یعنی باید انتخاب کنیم که انرژی خود را صرف پیروزی فرد دیگری کنیم و بدانیم که اگر زندگی او با تلاش‌مان غنی شود ما نیز احساس رضایت خواهیم کرد.

وقتی ما تحت تأثیر «تب و تاب» عاشقی هستیم مهربانی‌ها، بخشش‌ها و کارهای محبت‌آمیزی که انجام می‌دهیم از آن ما و دست خودمان نیست. ما با نیرویی غریزی پیش می‌رویم که فراتر از الگوهای رفتاری عادی‌ست اما اگر به دنیای واقعی اراده و انتخاب بشری بازگردیم و تصمیم بگیریم که مهربان و بخشنده باشیم، آن وقت این احساس واقعی است.

چنانچه ما بخواهیم از سلامت عاطفی برخوردار باشیم، نیاز به مهر و محبت باید برآورده شود. کسانی که ازدواج کرده‌اند باید عشق و محبت همسرشان را احساس کنند. وقتی مطمئن باشیم که همسرمان تأییدمان می‌کند، ما را می‌خواهد و متعهد به تأمین رفاه و آسایش و خوشبختی ماست، احساس امنیت می‌کنیم.

زمانی که عشق، انتخاب است پس آنهایی که احساسات دوره عاشقی‌شان از بین رفته و به دنیای واقعی بازگشته‌اند، می‌توانند همدیگر را دوست داشته باشند. این نوع عشق با یک بینش آغاز می‌شود با نوعی تفکر. عشق نگرشی است حاکی از اینکه «من با تو ازدواج کرده‌ام و تصمیم دارم در جهت علایق و منافع تو تلاش کنم.» پس کسی که آن را انتخاب می‌کند راههای مناسب برای اجرای این تصمیم را خواهد یافت. وقتی مخزن عشق و عاطفه همسرتان پر است و او با محبت شما احساس امنیت می‌کند، کل جهان روشن و تابناک می‌شود و به سمت قله قابلیت‌های وجود خود در زندگی حرکت می‌کند.

در عهد جدید عشق اینگونه توصیف شده است: «عشق صبور و مهربان است. حسد نمی‌ورزد. فخر نمی‌فروشد، فریب نمی‌دهد، رفتار نادرست ندارد. خودخواه نیست، خشم نمی‌گیرد و حساب خطاها را نگاه نمی‌دارد. عشق از ناراستی خشنود نمی‌شود ولی از راستی مسرور می‌گردد. عشق همه چیز را تحمل می‌کند، به همه چیز باور و امید دارد و هر سختی را تاب می‌آورد. عشق هرگز نابود نمی‌شود.»

روانشناسان به این نتیجه رسیده‌اند که نیاز به احساس محبت از نیازهای عاطفی اصلی انسان است. بی عشق، کوه‌ها صعود ناپذیر، دریاها گذرناپذیر، بیابان‌ها تحمل ناپذیر و سختی‌ها، بلایای زندگی‌مان می‌شوند. پولس رسول در ستایش عشق چنین گفت: «هر آنچه در زندگی بشر با انگیزه عشق صورت نگرفته باشد در نهایت پوچ و تو خالی است.» او نتیجه گرفت که در صحنه پایانی نمایش زندگی انسان تنها سه شخصیت باقی خواهند ماند: «ایمان، امید و محبت. اما بزرگترین آنها محبت است.»

نیاز عاطفی به عشق و محبت صرفاً پدیده‌ای مربوط به دوران کودکی نیست. این نیاز تا بزرگسالی و طی ازدواج ادامه می‌یابد. تجربه “عاشق شدن” به طور موقت این نیاز را برطرف می‌کند اما این راه حلی سریع است و همان طور که بعداً درمی‌یابیم عمری محدود و قابل پیش‌بینی‌ دارد. پس از اینکه تب و تاب “عاشقی” پایان گرفت، نیاز عاطفی به عشق از نو برمی‌خیزد زیرا اساس طبیعت ما را تشکیل می‌دهد. این نیاز، کانون آمال عاطفی ماست. ما پیش از “عاشق شدن” به عشق نیاز داریم و تا زمانی که زنده‌ایم به آن نیازمندیم.

ارسال دیدگاه
مقایسه محصولات

0 محصول

مقایسه محصول
مقایسه محصول
مقایسه محصول
مقایسه محصول